صبحانه با طعم خون


سر ساعت به دفتر می رسم. وقتی شیفت صبح کار می کنم باید ساعت ۹ صبح سرویس عکس دفتر خاورمیانه را باز کنم و اوپنر سرویس را برای دفاتر منطقه های دیگر و مدیریت عکس در پاریس بفرستم و بعد سریع برنامه ی روزانه ی عکس کشورهای منطقه را برای همه ی سرویس های خبرگزاری بفرستم. امروز هم مثل هر روز سوریه در بالای لیست قرار دارد و چون هیچ وقت نمی دانیم که از سوریه عکس یا تصویر گرفته شده از ویدیو خواهیم داشت یا نه جلوی سوریه می نویسم  ''در صورت امکان''. امروز غیر ازسوریه واکنش ها و رویدادهای بعد از انتخابات مصر هم در لیست است
صفحه ی دریافت عکس ها را بازمی کنم که معمولا اول صبح خالی از عکس است اما حدود ۲۵ عکس از لیبی، جشنواره ی فیلم مصر و تظاهرات مختلف در شهرهای سوریه که توسط مخالفان برای خبرگزاری ها ارسال می شود  شروع شلوغی است
 چایی می ریزم تا با شکلات، صبحانه ام را جور کند و بعد جلوی کامپیوتر می نشینم ایمیل ها را چک می کنم و ایمیلی در مورد سوریه خبر از کشته شدن حدود صد نفر در بمباران دیشب روستای هوله دراستان حمس رامی دهد. اخبار غیر رسمی معمولا درست است. بلافاصله صفحه خبرهای خودمان را بازمی کنم و خبر فوری که چند دقیقه پیش فرستاده شده را می بینم. خبر بدی است. بیش از ۲۵ کودک در بین کشته شده ها هستند
لینک ویدیو هایی را که از سوریه برایمان ایمیل شده را باز می کنم. به خودم می گویم امروز هم صبحانه با طعم خون دارم. از این صبحانه ها درچند ماه گذشته زیاد خورده ام و همه مربوط به انفجار ها یا بمباران ها در سوریه بوده است. یکی از همکارانم از سرویس انگلیسی بلند می گوید ''وحشتناکه'' و من می دانم منظورش چیست
در حالی که چایی را مزمزه می کنم به مغز از هم پاشیده یک بچه نگاه می کنم، به ویدیویی نگاه می کنم که اجساد خونین را دریک وانت می گذارند. مردی که در اتاقی پر از اجساد بچه ها ان ها را یکی یکی رو به دوربین بلند می کند و نشان می دهد. چاییم را نمی توانم بخورم حالم بد می شود. اما باید چند فریم از این ویدیو را بگیرم و روی خط بفرستم. مجبورم بارها این ویدیوها راببینم تا تصویر مناسب را بگیرم. امروز هم صبحانه ام طعم خون می دهد
 ادیتورهای عکس بیشتر از عکاس ها صحنه های خشن و دردناک می بینند، تقریبا هر روز و این تکرار دیدن و ویرایش تصاویر خون و جسد و شکنجه کار سختی است. روح انسان را زخم می کند اما از طرفی باید حواست باشد تا حس انسانی و درکت ازظلم و جنایت ازبین نرود. تمام این ها برای اطلاع رسانی به دنیا است، اگرچه سیاست مدارها و سران کشورهای قدرت مند تنها کاری که می کنند محکوم کردن است و بعد دوباره می نشینند پای مذاکرات سیاسی تا ببینند که ایا ادامه این کشتار به نفع ان هاست و یا نه و منافع ان ها چه خواهد بود و گاهی ماه ها طول می کشد تا وارد عمل شوند و جلو کشتار را بگیرند، همان طور که درجنگ بوسنی نشستند و تنها نظاره گر کشتار مردم بی گناه بودند و همان طور که چشم هایشان را بر ان چه در بحرین می گذرد بسته اند و حالا حکایت سوریه است
اما خبرگزاری ها هم چنان جنایات بشری را به مردم دنیا نشان می دهند، حتی اگر مردمی که در کشور خود راحت زندگی می کنند دوست نداشته باشند تا فرزند خردسالشان چنین تصاویر دلخراشی را در روزنامه ها و رسانه ها ببیند
 دیدن تل کودکان غرقه به خون سخت است اما باید دید و هم چنان باید نشان داد

Written by : site manager || Date : 26 May 2012 || [ نوشته ها ]


Comments‍

امیرعلی شریفی

پست جالب و در عین حال دردناکی بود. فکر کنم نکته مهم جلوگیری از عادی شدن است که خوب هم دردناک است و هم سخت که شما هم به آن اشاره کردید.

Please write your comments

    Comments
Name
Email
Website
Security Code
 


___ ___ ___